Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمدکاظم کاظمی در یادداشتی به بررسی بازتاب حوادث رخداده برای مهاجران افغانستانی در بزد پرداخته است. ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۰ فرهنگی ادبیات و نشر نظرات - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ 14 خرداد ماه سال جاری یک خودرو حامل اتباع غیرمجاز افغانستانی و مواد مخدر بی‌توجه به فرمان‌های ایست پلیس با لاستیک پنچر در حالی که از سیستم دودزا و احتراق استفاده می‌کرد، با سرعت بسیار زیادی متواری شد و در نهایت منحرف و با گاردریل وسط جاده برخورد  و منفجر شد،  فوت شدگان این حادثه 3 نفر از اتباع غیرمجاز بودند که در صندوق عقب قرار داشتند و به دلیل آتش‌سوزی در دم فوت کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حالا محمدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانستانی در ایران در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم‌ قرار داده است،‌ به بررسی این موضوع از دیدگاهی دیگر پرداخته است.

یک

واقعه تلخ سوختن عده‌ای مهاجر در خودرو حامل آنان که این روزها بازتاب وسیعی یافته است، برای همه دردناک بود و این قضیه ملیت هم نمی‌شناسد. تصور کنید کسی که جانش را بر سر دست گذاشته و در این راه‌های پرخطر عازم مقصدی می‌شود برای یک زندگی سخت توأم با هراس از بی‌مدرک بودن و کارهای دشوار. به راستی او در زندگی‌اش چه دیده‌ است که این مسیر پرخوف و خطر را برگزیده است و خانواده‌اش اکنون چه وضعی دارند؟ صرف این قضیه دردناک است و همدردی را می‌طلبد بدون هیچ حاشیه‌ای. همچنان که یخ‌زدن یک کولبر ایرانی در کوه‌های غرب هم همدردی می‌طلبد و تلاش برای این که چنین حوادثی دیگر رخ ندهد.

دو
بی‌تردید دلیل اصلی این مصائب جنگ است. جنگ ناامنی و فقر می‌آورد و این دو، مردم را مهاجر می‌سازند. جنگ افغانستان عوامل داخلی و خارجی دارد. مردم ما به دلایل فرهنگی و اجتماعی پاره‌پاره‌اند و بسیاری‌ها با هم اختلاف‌های دیرینه دارند و در خارج هم کشورهایی هستند که از جنگ افغانستان سود می‌برند. جنگ افغانستان برای بعضی کشورهای خارجی چاه نفت است؛ هم منافع اقتصادی دارد و هم منافع استراتژیک.

البته در سطوح بعد و به عنوان عواملی فرعی‌تر ولی مهم، می‌شود به سازوکارهای قانونی و رفتارهای شخصی هم اشاره کرد، قضیه این است که ممکن است پیشگیری از جنگ و ناامنی افغانستان در اختیار همه ما نباشد، ولی بعضی امور دیگر در اختیار است.

سه

در افغانستان عده‌ای هستند که از تیره شدن روابط دو کشور سود می‌برند. به واقع دشمنی با ایران برایشان نان دارد. عده‌ای هم هستند که ناملایمات دوران مهاجرت، آنان را بدبین و گاه حتی کینه‌ور ساخته است. آن گروه اول مترصد هر فرصتی هستند که غوغا به راه بیندازند و طبیعتاً مهاجرین سختی‌کشیده هم در مواردی با آنان همنوا می‌شوند.

همان گروه‌های غوغاسالار بودند که حتی در هنگام اعدام قاچاقچیان مواد مخدر در ایران هم تظاهرات بر پا می‌کردند و به دیوار کنسولگری ایران سنگ می‌زدند. امروز علاوه بر سطح خیابان‌هایی که اینان در آن‌ها تظاهرات می‌کردند، فضای مجازی هم عرصه حضور آنان شده است و اینان کار را برای کسانی که از سر همدردی و همدلی هم مسائل را مطرح می‌کنند، سخت کرده‌اند.

چهار

در این اواخر دو حادثه دردناک رخ داده که هیزمی شده است برای این آتش اختلاف‌افکنی‌ها. یکی ماجرای هریرود و یکی حادثه یزد. من در این دو مورد قضاوت نمی‌کنم و قضاوت را می‌گذارم به کارشناسان و متولیان امور رسمی دو کشور. ولی به نظرم این که به‌ ناگهان جمع وسیعی از مردم افغانستان و به خصوص نخبگان آن‌ها در این جریان دست به قلم می‌شوند، می‌تواند نشانه این حقیقت باشد که اینان از سال‌های دیر و دور، رنج‌ها و دردهای نهفته و بازگونشده‌ای دارند. رویه‌هایی وجود داشته که در این چند دهه زمینه‌ساز این انفجارها بوده است، در آن سال‌هایی که جامعه مهاجر کاملاً بی‌صدا بود.

به نظرم متولیان امر در جمهوری اسلامی ایران می‌توانند قدری در رویه کلی برخورد با مهاجرین در سطوح پایین و جاهایی که غالباً از نظر مسئولان پنهان می‌ماند بررسی و بازاندیشی کنند. با این که وضعیت نسبت به سال‌های قبل بهبود یافته است، برخورد با مهاجرین در همه سطوح مطلوب نیست. نمی‌توان به این اعتبار که آن غوغاسالاران و رسانه‌های بیگانه بر این موج‌ها سوار می‌شود، حقیقت این امور را پنهان کنیم. بلکه باید در پی علاج برآییم.

پنج

و در همین مسیر، بی‌صدایی جامعه مهاجر در این سال‌ها هم فشار روانی بسیاری بر آن‌ها آورده است. سال‌ها، به خصوص در دهه‌های شصت و هفتاد، مهاجرین ما دسترسی به رسانه‌ها نداشتند و رسانه‌ها هم چهره مخدوشی از آنان نشان می‌دادند. ولی اکنون هر فرد با یک گوشی تلفن هوشمند، یک رسانه است. از سویی دیگر در این میان رسانه‌های خارجی مخالف ایران هم می‌کوشند که این خالیگاه را پر کنند. وقتی در صدا و سیمای ایران به مسئله‌ای پرداخته نشود، آنان به آن می‌پردازند و البته با نیات و اغراض پنهان خودشان.

البته باید پذیرفت که در سال‌های اخیر رسانه‌های ایران، اعم از صدا و سیما و خبرگزاری‌ها و مطبوعات رویه خوبی داشته‌اند و حتی گاه خود مطالبه‌گر حقوق مهاجرین بوده‌اند. ولی هنوز تا وضعیت مطلوب فاصله داریم. تا وقتی که اوضاع رسانه‌ای به یک تعادل مطلوب نرسد، نمی‌شود به جامعۀ افغانستانی‌های ایران و یا خارج از ایران توصیه کرد که در قبال همه پدیده‌ها سکوت کنند تا بهانه‌ای به دست رسانه‌های خارجی نیفتد و نمی‌شود از مخاطبان انتظار داشت که به خبرها و تحلیل‌های آن رسانه‌ها بی‌اعتنا باشند.

در هر حال چیزی که نباید از نظر دور بماند، وجه انسانی قضایا است. ما نمی‌توانیم در برابر درد و رنج انسان‌هایی در این پهنۀ گیتی بی‌تفاوت باشیم. نمی‌توان از این همدردی غافل ماند، از این نگرانی که نکند بهانه به دست دشمنان بیفتد. نمی‌توان با این توجیه که این افراد خودشان مقصر بودند، یا بالاتر از آن، دولتمردانشان مقصر بودند دیگر کوتاهی‌ها را نادیده گرفت. بله مسلماً دولتمردان هم مقصرند و بعضی کشورهای منطقه هم نه تنها مقصر، بلکه عامل اصلی این نابسامانی‌ها هستند، ولی بیان این تقصیرات از رنج و درد کسی که خود را به آب و آتش زده است و در آب و آتش گرفتار شده است، نمی‌کاهد. باید ببینیم ما برای کاهش این رنج چه می‌توانیم بکنیم.

شش

اما این که عده‌ای افراد در فضای عمومی تظاهرات برپا می‌کنند یا در فضای مجازی جو را متشنج می‌سازند، مسئولیت دولت افغانستان را کم نمی‌کند. بسیاری از مسئولان رسمی و یا وابستگان به حلقه‌های قدرت در افغانستان هم که از این وضعیت سود می‌برند، در ایجاد این جو متشنج مسئول‌اند. دولت افغانستان نتوانسته است ناامنی را از بین ببرد؛ نتوانسته است ثبات اقتصادی را حاکم کند و نتوانسته است جوابگوی مهاجرانی باشد که به کشور برمی‌گردند و زندگی را از صفر شروع می‌کنند. ولی در عین حال شماری از دولتمردان ما طوری موضع‌گیری می‌کنند و یا رفتار می‌کنند که در نهایت تاوانش را جامعه مهاجر ما می‌دهد، جامعه‌ای که از هیچ حمایت دولتی برخوردار نیست. هر بار بعد از این تظاهرات‌ها و موضع‌گیری‌ها جامعه مهاجر گروگان تنش‌های سیاسی دو کشور می‌شوند و هر کسی که این تنش را ایجاد می‌کند در این قضیه مسئول است.

هفت

چنان که گفتم هر بار با موجی از اعتراض‌ها و تنش‌ها که در داخل کشور علیه جمهوری اسلامی آغاز می‌شود و غالباً برپاکنندگان آن‌ها نیات سالمی ندارند، موجی از سختگیری‌ها نسبت به مهاجرین در ایران هم شروع می‌شود. دود این قضایا فقط به چشم مهاجرینی می‌رود که هیچ تقصیری در این جریان ندارند. مهاجرینی که از حمایت‌های رسمی کمتر برخوردارند، ولی آنگاه که مناسبات رسمی دو کشور تیره می‌شود، اینان بیشترین تاوان را می‌دهند. انگار مسئله مهاجرت از دو سو به یک اهرم فشار سیاسی بدل شده است، چنان که بارها دیده‌ایم که بعضی دولتمردان ایران در اظهار نظرهای رسمی و غیررسمی، دولت افغانستان را به اخراج مهاجرین تهدید کرده‌اند. از آن سوی نیز شماری از دولتمردان افغانستان با رفتارهای نمادین و موضع‌گیری‌های زبانی و نه عملی و کارساز در قبال مشکلات مهاجرین، زمینه این فشارها را فراهم کرده‌اند.

هشت

در هر حال چیزی که نباید از نظر دور بماند، وجه انسانی قضایا است. ما نمی‌توانیم در برابر درد و رنج انسان‌هایی در این پهنه گیتی بی‌تفاوت باشیم. نمی‌توان از این همدردی غافل ماند، از این نگرانی که نکند بهانه به دست دشمنان بیفتد. نمی‌توان با این توجیه که این افراد خودشان مقصر بودند، یا بالاتر از آن، دولتمردانشان مقصر بودند دیگر کوتاهی‌ها را نادیده گرفت. بله مسلماً دولتمردان هم مقصرند و بعضی کشورهای منطقه هم نه تنها مقصر، بلکه عامل اصلی این نابسامانی‌ها هستند، ولی بیان این تقصیرات از رنج و درد کسی که خود را به آب و آتش زده است و در آب و آتش گرفتار شده است، نمی‌کاهد. باید ببینیم ما برای کاهش این رنج چه می‌توانیم بکنیم.

محمدکاظم کاظمی: شعر اقبال لاهوری رویکردی نوین به جهان داردمحمدکاظم کاظمی: اشتراکات هیچ دو ملتی اندازه ایران و افغانستان نیست/ ما غریبه نیستیم؛ اهل ایرانیم

انتهای پیام/

R1013198/P/S4,35/CT4 واژه های کاربردی مرتبط مهاجرین افغانستانی کتاب و ادبیات

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سیاسی سیاست ایران نظامی دفاعی امنیتی گزارش و تحلیل سیاسی مجلس و دولت امام و رهبری ورزشی فوتبال ایران فوتبال جهان والیبال بسکتبال هندبال کشتی و وزنه برداری ورزش های رزمی ورزش زنان ورزش جهان رشته های ورزشی بین الملل دیپلماسی ایران آسیای غربی افغانستان آمریکا اروپا آسیا اقیانوسیه پاکستان و هند ترکیه و اوراسیا آفریقا بیداری اسلامی اقتصادی اقتصاد ایران پول ارز بانک خودرو صنعت و تجارت نفت و انرژی فناوری اطلاعات اینترنت موبایل کار آفرینی و اشتغال راه و مسکن هواشناسی بازار سهام بورس کشاورزی اقتصاد جهان اجتماعی پزشکی رسانه طب سنتی خانواده و جوانان تهران فرهنگیان و مدارس پلیس حقوقی و قضایی علم و تکنولوژی محیط زیست سفر حوادث آسیب های اجتماعی فرهنگی ادبیات و نشر رادیو و تلویزیون دین قرآن و اندیشه سینما و تئاتر فرهنگ حماسه و مقاومت موسیقی و تجسمی استانها آذربایجان شرقی آذربایجان غربی اردبیل اصفهان البرز ایلام بوشهر استان تهران چهارمحال و بختیاری خراسان جنوبی خراسان رضوی خراسان شمالی خوزستان زنجان سمنان سیستان و بلوچستان فارس قزوین قم کاشان کردستان کرمان کرمانشاه کهگیلویه و بویراحمد گلستان گیلان لرس جامعه مهاجر مقصر بودند رسانه ها آب و آتش دو کشور سال ها عده ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۶۸۲۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا حذف زبان فارسی در افغانستان ممکن است؟

به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایراف، اگرچه پیش از این، در دوره‌های مختلف، از نظام‌های پادشاهی در افغانستان، تا دوره جمهوریت، تلاش‌های مخفی و آشکاری برای کاهش نفوذ زبان فارسی در افغانستان از سوی دولت‌ها و حاکمان صورت گرفته است، اما به زعم کارشناسان این تلاش‌ها با شکست روبرو بوده و روبرو خواهد شد.

حذف کامل زبان فارسی از افغانستان به طور کامل امکان‌پذیر نیست و به شدت غیرممکن به نظر می‌رسد. زبان فارسی یکی از زبان‌های رسمی افغانستان است و تاریخچه گسترده‌ای در این کشور دارد. علاوه بر این، جامعه افغانستان به شدت چندفرهنگی است و اکثریت مردم حتی پشتوزبانان از زبان فارسی به عنوان زبان ارتباطی و میانجی در این کشور استفاده می‌کنند.

با این حال، ممکن است بخشی از طالبان تلاش کنند تا زبان فارسی را از برخی اسناد رسمی یا شماری از زمینه‌های فرهنگی و آموزشی حذف کنند، اما این اقدام که به شدت مورد انتقاد داخلی و بین‌المللی قرار گرفته همچون گذشته با مخالفت و مقاومت مردم مواجه خواهد شد. به علاوه، زبان فارسی، زبان تعاملات مردم افغانستان است و حذف آن از دانشگاه‌ها و مدارس این کشور که نظام آموزشی مطلوبی ندارد، نمی‌تواند تأثیرگذار باشد.

افزون بر این مرجعیت رسانه‌ای برخی رسانه‌های فارسی زبان که عمدتاً در ایران مستقر هستند، نقش فزاینده‌ای در گسترش هرچه بیشتر زبان فارسی در افغانستان داشته است. موضوعی که احتمالاً فقط حذف و سانسور رسانه‌ای بتواند جلوی آن را بگیرد.

از سوی دیگر، ایران به عنوان کشوری فارسی‌زبان همواره در جهت رشد و تقویت زبان فارسی در خارج از مرزهای خود به خصوص در افغانستان تلاش کرده است. مهمترین این تلاش‌ها را می‌توان در سه دسته کلی خلاصه کرد:

۱. ارتباطات فرهنگی و ادبی: ایران به عنوان یکی از کشورهایی که فارسی به طور رسمی در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد، نقش بسیار مهمی در ترویج ادبیات و فرهنگ فارسی دارد. این کشور با برگزاری نشست‌ها، کنفرانس‌ها و همایش‌های فرهنگی و ادبی و ارسال اثرات ادبی و فرهنگی به افغانستان، به تقویت و حفظ زبان فارسی در این کشور کمک می‌کند.

۲. ارتباطات آموزشی: ایران از طریق ارائه بورس‌های تحصیلی و فرصت‌های آموزشی، حتی به دانش‌آموزان و دانشجویان غیرفارسی‌زبان افغانستان فرصت می‌دهد تا زبان فارسی را به عنوان زبان خارجی یاد بگیرند و به ترویج و حفظ این زبان کمک کنند.

۳. همکاری در رسانه‌ها: ایران از طریق همکاری با رسانه‌های افغانستانی و ارائه محتوای فارسی در رسانه‌های خود، به ترویج و حفظ زبان فارسی در افغانستان کمک می‌کند.

با این حال نه تنها در افغانستان، که ایران برای حفظ زبان فارسی و گسترش نفوذ خود در میان کشورهای ایران فرهنگی تلاش مستمر دارد. زبان فارسی به دلایل عدیده‌ای برای ایران اهمیت دارد. حفظ هویت تاریخی ایرانیان از پس از حمله اعراب، به وسیله زبان فارسی صورت گرفته است. البته ایرانیان، فارغ از زبان مادری خود که می‌تواند کردی، عربی، آذری، بلوچی و … باشد همواره بر استفاده از زبان فارسی به عنوان زبانی بیناقومی تأکید داشته و توانسته‌اند این زبان را به عنوان زبان دوم اسلام به جهانیان معرفی کنند.

گذشته از این، بدون شک، زبان فارسی می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای مهم تقویت قدرت نرم ایران عمل کند. قدرت نرم به توانایی یک کشور در تأثیرگذاری بر دیگران از طریق ارزش‌ها، فرهنگ، ایدئولوژی‌ و مسائل فردی و اجتماعی اشاره دارد. به چندین دلیل، زبان فارسی می‌تواند به تقویت قدرت نرم ایران کمک کند:

۱. تأثیرگذاری سیاسی و دیپلماسی: زبان فارسی می‌تواند به عنوان یک زبان دیپلماتیک در روابط بین‌المللی کشورها عمل کند. تأسیس مراکز فرهنگی و زبان فارسی، ارائه بورس‌های تحصیلی و فرصت‌های آموزشی، و برگزاری نشست‌ها و همایش‌های فرهنگی و ادبی، می‌تواند به توسعه روابط دیپلماتیک و تأثیرگذاری سیاسی ایران کمک کند.

۲. ارتباطات فرهنگی و هنری: زبان فارسی به عنوان زبانی با تاریخ و فرهنگ غنی، قادر است ارتباطات فرهنگی و هنری مؤثری را با دیگر کشورها برقرار کند. اشعار، داستان‌ها، فیلم‌ها و سایر آثار هنری و ادبی فارسی می‌توانند از طریق ترجمه و ارائه به سایر کشورها، فرهنگ و ارزش‌های ایران را به دیگران معرفی کنند و نقش بسزایی در ایجاد تبادل فرهنگی و هنری داشته باشند.

۳. توسعه همکاری‌های اقتصادی: زبان فارسی می‌تواند در تسهیل تعاملات اقتصادی و تجاری با دیگر کشورها نیز نقش مهمی داشته باشد. با ترویج زبان فارسی و آموزش آن به غیرفارسی زبان‌ها، ایران می‌تواند از طریق ارائه اطلاعات، محصولات و خدمات به زبان فارسی، روابط تجاری و اقتصادی خود را با دیگر کشورها تقویت کند.

به طور کلی، تقویت قدرت نرم ایران از طریق حفظ و ترویج زبان فارسی و فرهنگ فارسی می‌تواند به تقویت تأثیرگذاری کشور در منطقه و جهان کمک کند و نقش مهمی در توسعه روابط بین‌المللی و تأثیرگذاری در مسائل جهانی ایفا کند.

به همین دلیل، حاکمیت ایران، یکی از مخالفان برخورد با زبان فارسی در افغانستان است؛ هرچند طالبان به طور رسمی موضوع حذف یا ایجاد محدودیت برای زبان فارسی را رسانه‌ای نکرده و حتی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه دولت موقت طالبان، ۳ دی ماه سال گذشته، در یک نشست خبری در تهران، در پاسخ به سوالی درباره نگرانی‌ها از کمرنگ شدن زبان فارسی در افغانستان گفته بود: «زبان فارسی و پشتو هردو زبان رسمی افغانستان هستند و هیچ نوع تبعیضی علیه زبان فارسی از سوی حکومت افغانستان وجود ندارد. در مکاتب و دانشگاه‌ها و مراکز علمی، همه چیز مانند قبل جریان دارد و تدریس و صحبت به هردو زبان پشتو و فارسی انجام می‌شود. ما تلاش داریم هر دو زبان غنی‌تر و علمی‌تر شوند.»

در همین حال، حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رییس جمهور ایران در امور افغانستان نیز پیش از این در گفت‌وگو با مجله نیمروز گفته بود: «می‌دانیم که زبان‌های پشتو و فارسی هم‌ریشه هستند و پیوند میان زبان‌های گوناگون منطقه ما و مردمانی که به این زبان‌ها سخن می‌گویند، ناگسستنی است. بنابراین، ما تلاش داریم با افزایش تعاملات‌ فرهنگی میان دو کشور، از اهمیت و ضرورت صیانت از ریشه‌های موجود زبانی؛ گفتمانی ایجاد شود تا به‌واسطه آن، این تمدن ‌پایدار بماند.»

این‌گونه سخنان نشان‌دهنده هوشمندی هر دو طرف نسبت به حفظ تعاملات و پرهیز از بزرگنمایی اختلافات در قبال یکدیگر است؛ نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان بر آن تأکید کرده و سیاست‌گذاری حاکمیتی در تقابل با سیاست‌های غیردولتی در این حوزه را محکوم به شکست می‌دانند.

به گفته کارشناسان، هر نوع چالش با طالبان در حوزه زبان، می‌تواند به گسترش سیاست حذف زبان فارسی و پافشاری طالبان نسبت به این سیاست منجر شود. این گروه از پژوهشگران معتقدند افزایش تولید محتوا از سوی شهروندان فارسی‌زبان و گروه‌های مردمی در داخل و خارج افغانستان، خود به خود عامل مهمی برای شکست سیاست و نگاه حذفی نسبت به زبان فارسی در افغانستان خواهد بود.

311311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902366

دیگر خبرها

  • عزاداری مهاجرین افغانستانی همزمان با شهادت امام جعفر صادق(ع)
  • بازگشت بیش از ۱.۵ میلیون مهاجر به افغانستان
  • اختتامیه دومین دوره لیگ فوتسال مهاجرین + فیلم
  • آغاز ساخت مرکز صحی‌ در پکتیا
  • آیا حذف زبان فارسی در افغانستان ممکن است؟
  • برگزاری آزمون ورود دختران به دوره مامایی در افغانستان
  • ماجرای تیراندازی، دکتر قلابی را رسوا کرد
  • گشایش بزرگترین نمایشگاه قرآنی در افغانستان
  • استقبال از تیم فوتسال افغانستان + فیلم
  • تجار افغانستانی در نمایشگاه توانمندی های صادراتی + فیلم